مسئله93: كسي كه حجةالاسلام بر ذمّهاش باشد، وقت مرگ واجب
است به آن وصيّت كند. و بر ورثه واجب است حجّ او را از اصل تركه ادا كنند،
هرچند وصیّت نکرده باشد.
مسئله94: كسي كه بميرد و حج بر ذمّهاش باشد و وصيّت به ثلث
كرده باشد. ورثه ميتوانند حجّ را از ثلث ادا كنند.
مسئله95: اگر کسي که حجّ واجب بر عهدۀ او است بمیرد و مال او به
مقدار هزينه حج نباشد، بر ورثه واجب نيست كه حجّ او را ادا كنند، گرچه
سزاوار است ميّت را بريء الذّمّه كنند.
مسئله96: اگر حج و واجبات مالي ديگر نظير خمس و زكات بر ذمّۀ
میّت باشد و تركۀ او كفايت از همه آنها نكند و خمس يا زكات در اصل مال
نباشد، اداي حجّ بر آنها مقدّم است.
مسئله97: در فرض مسئلۀ قبل، اگر خمس يا زكات در اصل مال باشد،
اداي خمس و زكات مقدّم است. همان گونه كه اداي خمس و زكات بر اداي قرض
نيز مقدم است.
مسئله98: اگر حجّ واجب بر ذمۀ ميّت باشد، ورثۀ او پيش از اداي حجّ
نميتوانند در اموال او تصرّف كنند، همان گونه كه تا واجبات مالي ديگر نظير
خمس و زكات و قرض را ادا نكنند، نميتوانند در اموال ميّت تصرّف كنند، ولي
اگر وصيّ يا قيّم ميّت، ديون او را از اصل مال بيرون كند، ورثه ميتوانند
در اموال ميّت تصرّف نمايند.
مسئله99: اگر وصي يا وارث ميّتي که حج بر او واجب بوده است، در اداي
حجّ او کوتاهي يا سهلانگاري کند و مال ميّت از بين برود، ضامن است و به هر نحو
بايد براي او حج به جا بياورد يا براي اداي آن نايب بگيرد.
مسئله100: اگر ميّت وصيت به حجّ بلدي نكرده باشد، بر ورثه
واجب نيست از بلد نايب بگيرند و نايب گرفتن از ميقات كفايت ميكند، گرچه
عقيدۀ ميّت اجتهاداً يا تقليداً حجّ بلدي باشد. البته سزاوار است از وطن نايب
گرفته شود، امّا اجرت بيشتر از ميقات از وارث صغير برداشته نميشود.
مسئله 101: اگر ميّت وصيّت به حجّ بلدي نموده باشد، واجب است
از بلد نايب گرفته شود و مازاد بر اجرت حجّ ميقاتي از ثلث برداشته ميشود.
مسئله 102: كسي كه بميرد و حجةالاسلام بر ذمّۀ او باشد بر ورثه
واجب است در همان سال نايب بگيرند، گرچه بيشتر از مقدار معمول باشد و گرچه
در بين ورثه صغير نيز باشد.
مسئله 103: اگر كسي حجةالاسلام ميّت را تبرّعاً به جا آورد، بر
ورثه واجب نيست براي او نايب بگيرند و مقدار هزينه حجّ به ورثه ميرسد.
مسئله 104: اگر ميّت وصيّت به حجّ بلدي كرده باشد، ولي ورثۀ او
كسي را از ميقات اجير نمايند، گرچه گناه كردهاند ولي ميّت بريءالذّمّه ميشود.
مسئله 105: اگر ميّتي كه حجةالاسلام بر ذمّۀ اوست، نزد شخصي مالي
داشته باشد و آن شخص بداند كه ورثه، حجّ ميّت را به جا نميآورند، او بايد با
آن مال، حجّ ميّت را به جا آورد و فرقي نيست بين آنكه نايب بگيرد يا خودش
حجّ را به جا آورد.
مسئله 106: اگر ميّت براي حجةالاسلام اجرت تعيين كرده باشد،
نظير اينكه بگويد مغازهام را صرف حجّ واجب كنيد، ورثه بايد حجّ او را ادا
كنند و در صورتي كه آن مال كفايت نكند، كمبود آن را بايد از اصل مال
بردارند، ولي اگر آن مال زيادتر از هزينه حجّ باشد، آن زيادي به ورثه ميرسد.
مسئله 107: اگر ميّت براي حجةالاسلام اجرت تعيين كرده باشد،
نظير اينكه بگويد مغازهام را صرف حجّ واجب كنيد، و ورّاث بدانند در آن مال
خمس و زكات هست بايد اوّل خمس و زكات آن را بپردازند و مابقي را صرف حجّ
كنند.
مسئله 108: اگر ميّت شخص بخصوصي را براي به جا آوردن حجّ تعيين
كرده باشد، عمل به وصيّت لازم است، ولي اگر آن شخص قبول نكرد يا بيشتر
از مقدار متعارف اجرت خواست، ورثه ميتوانند ديگري را اجير كنند.